Liebe Freunde und Kameraden,

Vor einigen Monaten drangen sieben bewaffnete Beamte der deutschen Regierung in meine Wohnung ein, basierend auf drei unbegründeten Anschuldigungen. Sie nahmen alle meine Arbeitsgeräte, Mobiltelefone und Archive mit. Nach meiner Beschwerde hat dasselbe Gericht, das den Beamten den Zugang gestattet hat, ihre Handlungen bestätigt und gerechtfertigt. Schließlich hat auch das höchste Gericht keine Untersuchung eingeleitet und sieht sich nicht in der Verantwortung. Daher veröffentliche ich diesen Text hier.

Die drei unbegründeten Anschuldigungen gegen mich sind:

Erstens: Ein Video, das auf meiner Webseite „devanomic“, während des Aufstands in Iran „Frau, Leben, Freiheit“, veröffentlicht wurde. In diesem Video wurde den Demonstranten gezeigt, wie sie sich gegen die Schüsse und Angriffe des Regimes in Iran schützen können. Dieses Video ist auf Persisch und wird fälschlicherweise Deutschland zugeschrieben, obwohl ähnliche Inhalte auf YouTube und in anderen öffentlichen Foren weit verbreitet und für die Allgemeinheit zugänglich sind.

Zweitens wird behauptet, dass Devanomic und die Inhalte der Seite beabsichtigen, deutsche Politiker zu eliminieren, während Devanomic eine neue Form echter Demokratie darstellt und den Fokus auf die Rolle der Bürger im politischen Prozess legt. Diese Anschuldigung wird als Vorwand für die Eliminierung politischer Vertreter verwendet.

Die dritte Anschuldigung betrifft angeblich eine E-Mail, in der auf das Thema der Anwaltschaft und den Einfluss von Satanisten hingewiesen wird. Die Politiker selbst räumen ein, dass die Entscheidungsträger in Deutschland nicht vom Volk gewählt sind und die, die gewählt werden, nichts entscheiden können.

Der untenstehende Brief stammt vom Karlsruher Gericht, dem höchsten Gericht Deutschlands. Im Text steht, dass jeder eine Beschwerde einreichen kann, wenn er das Gefühl hat, dass seine Grundrechte von öffentlichen Mächten verletzt wurden.

Meine Beschwerde über die falschen Vorwürfen und Durchsuchung und Beschlagnahme meiner Sachen wird aber nicht nachgegangen, und es wird kein Grund dafür angegeben. Dieses Urteil ist endgültig, der Prüfungsprozess abgeschlossen, und es gibt keine nationalen rechtlichen Lösungen mehr.

Trotz der Bestätigung durch das Bundesverfassungsgericht über das Recht auf Beschwerde zeigt die Ablehnung, dass es praktisch keine rechtlichen Lösungen im Angesicht öffentlicher Mächte gibt. Insbesondere das veröffentlichte Video über „Frau, Leben, Freiheit“ und der Versuch, Devanomic als Bedrohung für die Demokratie darzustellen, sind Teil einer größeren Strategie zur Unterdrückung der Stimmen der Bürger. Diese Situation ist nicht nur für mich, sondern für jeden, alarmierend. Es ist interessant, dass in vielen Ländern, Anschuldigungen wie „Bedrohung der nationalen Sicherheit“ oder „Förderung von Gewalt“ leicht verwendet werden, um Kritiker unter Druck zu setzen und zum Schweigen zu bringen.

Zusätzlich zeigt die verwendete Methode klar die autoritäre Natur sowie die Niederträchtigkeit und die Ziele, die verfolgt werden. Wenn die Ziele eines politischen Systems anstelle des Wohls der Öffentlichkeit auf Zwang und totale Kontrolle ausgerichtet sind, werden Unterdrückung und Drohungen als Hauptinstrumente zur Erreichung der Ziele ausgewählt.

Ich war mir der herrschenden Situation in Deutschland durchaus bewusst und habe diese rechtlichen Schritte nur unternommen, um sie zu dokumentieren, nicht in der Hoffnung auf Veränderung.

Es ist alarmierend, dass ein Land, das vor einigen Jahrzehnten Millionen Menschen zu Unrecht tötete, vertreiben ließ und in Öfen verbrannte, immer noch mit derselben Politik der Unterdrückung und Ungerechtigkeit fortfährt. Warum? Weil es kein effizientes System gibt und unfähige Personen leicht in Schlüsselpositionen gelangen, wodurch alle rechtlichen Wege blockiert werden. Infolgedessen haben die Menschen im Angesicht einer Schein-Demokratische Regierung, das die Macht in seinen Händen hält, keine rechtlichen Handlungsmöglichkeiten mehr.

Die vorliegende Situation deutet auf strukturelle und institutionelle Verflechtungen hin, die eine bedeutende Machtkonzentration innerhalb einflussreicher Gruppen ermöglichen.

Die Tatsache, dass öffentliche Institutionen Beschwerden ohne eingehende Prüfung abweisen und keine nachvollziehbaren Gründe dafür anführen, wirft ernsthafte Fragen hinsichtlich der Legalität dieser Institutionen auf.

Dies kann als Indikator für weitreichende Korruption und ein Versagen im Sinne der Verantwortlichkeit interpretiert werden. Solche Wechselwirkungen zwischen Machtstrukturen und institutionellen Rahmenbedingungen legen nahe, dass es sich hierbei um ein komplexes Netzwerk von Allianzen handelt, das sich gegen das Grundgesetz, gesellschaftliche Veränderungen und Reformer richtet.

Devanomic-Charta (Lesen)

Es ist notwendig, solche politischen Systeme zu ändern, die anstelle des Dienstes am Volk auf Unterdrückung und Kontrolle fokussiert sind. Dafür ist eine effektive Verfassung der erste Schritt, um ein gerechtes und rechenschaftspflichtiges politisches System zu schaffen.

— دوستان و همرزمان عزیز

چند ماه پیش، هفت مامور مسلح دولت آلمان، با ادعای سه اتهام واهی، به زور وارد خانه‌ام شدند و تمام وسایل کاری و تلقن ها و بایگانی‌ام را با خود بردند. پس از شکایت، همان دادگاهی که به مأموران مجوز ورود داده بود، کار آنها را تأیید و توجیه کرد، و در نهایت، بالاترین دادگاه نیز به هیچ چیز رسیدگی نکرد و پاسخگو نبود. بنابراین، این متن را در اینجا منتشر می‌کند

نامه که در بالا مشاهده کردید از دادگاه کارلز روهه، که بالاترین دادگاه آلمان است رسیده و در متن آن نوشته شده، هر کسی می‌تواند شکایت کند اگر احساس کند حقوق بنیادی‌اش توسط قدرت‌های عمومی نقض شده است. ولی میگوید به شکایت من درباره بازرسی و ضبط اموالم نمی‌پردازد و مجبور به ارائه دلیلی هم برای آن نیست. مینویسد این حکم قطعی و پرونده مقطومه است و روند بررسی به پایان رسیده و دیگر هیچ راه‌حل قانونی در سطح ملی وجود ندارد

سه اتهام واهی که به من زده شد، عبارتند از

نخست، ویدیویی که در سایت من زمان قیام «زن، زندگی، آزادی» منتشر شد و در سایت دیونامیک قرار داشت. در این ویدیو و به معترضان نحوه حفاظت از خود در برابر تیراندازی‌های رژیم، آموزش داده میشد. این ویدیو به زبان فارسی بود و به دروغ به آلمان نسبت دادند و گفتند این ویدیو برای آلمان تنظیم شده است، آنهم در حالی که محتوای مشابه در یوتیوب و دیگر فروم‌های عمومی بطور وفور برای عموم قابل دسترس است

دوم، ادعا شد که دیوانامیک و محتوای صفحه می‌خواهند سیاستمداران آلمان را حذف فیزیکی کنند، در حالی که دیوانامیک یک شکل جدید از دموکراسی است که بر نقش شهروندان در فرآیند سیاسی تمرکز دارد. به این ترتیب، انگ حذف نمایندگان سیاسی به من زده شده است

سومین اتهام، مربوط به یک ایمیل است که در آن به موضوع وکالت و نفوذ شیطان‌پرستان اشاره شده است. خود سیاستمداران اینجا اذعان دارند که تصمیم‌گیرندگان در آلمان منتخب مردم نیستند و کسانی که انتخاب می‌شوند، هیچ حق تصمیم‌گیری ندارند

ورود غیرقانونی به خانه‌ام و ضبط اموال شخصی‌ام بر اساس اتهامات واهی، نه‌تنها نشان‌دهنده سوءاستفاده از قدرت است، بلکه بیانگر ناکارآمدی سیستم در حمایت از حقوق اساسی افراد نیز می‌باشد. به این ترتیب، با وجود تأیید قانون مبنی بر حق شکایت، عدم پذیرش پرونده نشان می‌دهد که اشخاص در رأس، راه‌حل‌های قانونی را مسدود میکنند و عملا راه قانونی وجود ندارد

اتهاماتی که به من وارد شده هدفی فراتر از خود دارند؛ تضعیف آزادی بیان و سرکوب انتقاد از نظام حاکم. به‌ویژه، ویدیوی منتشرشده در خصوص «زن، زندگی، آزادی» و تلاش برای به تصویر کشیدن آن برعلیه دولت آلمان نشان دهنده خریت این ماموران است و دیدن دیوانامیک به‌عنوان تهدیدی برای سیستم، بخشی از یک استراتژی بزرگ‌تر برای خاموش کردن صدای ما است

مواردی که مطرح شد نشان‌دهنده نقض جدی حقوق بشر و آزادی بیان است. جالب این است که در بسیاری از کشورها، از جمله ایران و آلمان اتهاماتی نظیر «تهدید به امنیت ملی» یا «ترویج خشونت» به راحتی مورد استفاده قرار می‌گیرند تا منتقدان را تحت فشار قرار دهند و ساکت کنند ولی این موضوع در یک کشور به اصطلاح دموکرات یک ننگ و فرومایگی محض است. کشوری که قوه قضایی آن بی کفایت باشد یک زنگ خطر برای همه شهروندان تلقی میشود. نکته بعدی اینست که روش استفاده شده به وضوح بیانگر ماهیت استبدادی و همچنین فرومایگی و اهداف اشخاص نادرست در قدرت است

وقتی اهداف یک نظام به جای تأمین منافع عمومی و خدمت به مردم، بر جبر و کنترل مطلق متمرکز است، سرکوب و تهدید به عنوان ابزارهای اصلی برای دستیابی به آن اهداف انتخاب می‌شوند. من از وضعیت حاکم در آلمان به خوبی آگاهی داشتم و این اقدام قانونی را تنها برای مستند کردن این موضوع انجام دادم، نه به امید رسیدگی و تغییر

سیاست کشوری (آلمان) که در چند دهه پیش میلیون‌ها انسان را به ناحق کشت، آواره کرد و در کوره‌ها سوزاند، هنوز هم با همان روند معیوب، و در مسیر استبداد و سرکوب ادامه دارد. چرا؟ زیرا سیستم کارآمدی ندارد و افراد نالایق به راحتی در موقعیت‌های کلیدی جا می‌گیرند و تمام راه‌های قانونی را مسدود می‌کنند. در نتیجه، عموم مردم در برابر حکومتی که قدرت را در دست دارد، هیچ راه قانونی برای عمل ندارند

/ قانون اساسی دیوانامیک / منشور آسمان /

تغییر نظام‌های سیاسی که به جای خدمت به مردم، بر سرکوب و کنترل تمرکز دارند، ضروری است، در هر کجای جهان. برای این کار، یک قانون اساسی کارآمد که قدرت را در دست مردم قرار دهد، قدم نخست برای ایجاد یک نظام سیاسی عادلانه و پاسخگو است

برای آشنایی با بازی‌های پیچیده و مسخره چند گانه آمریکا و بازیگران اصلی آن، نگاهی به واشینگتن دی‌سی می‌اندازیم. این منطقه به‌عنوان پایتخت ایالات متحده، بخشی از دیگر ایالت‌ها نیست. اکثریت ساکنان دی‌سی را دموکرات‌ها تشکیل می‌دهند. آمار مربوط به گرایش سیاسی ساکنان واشینگتن دی‌سی معمولاً از نظرسنجی‌ها و نتایج انتخابات استخراج می‌شود. به‌طورمثال، در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰، جو بایدن در دی‌سی با ۹۲ درصد آرا پیروز شد. این روندها و نتایج انتخاباتی نشان‌دهنده گرایش سیاسی ساکنان دی‌سی و نفوذ حزب دموکرات در این منطقه هستند

موضوعی که در اینجا به آن خواهیم پرداخت، نهاد یسوعی و دانشگاه‌های نظامی مرتبط با آن، از جمله جورج‌تاون در واشنگتن، پایتخت ایالات متحده، و جایگاه یسوعی‌ها در ساختار استکبار جهانی و امپراتوری خودخوانده روتشیلد است. نهاد یسوعی با نفوذ گسترده‌اش در سیاست‌های کلان ایالات متحده و سایر کشورها، می‌تواند تأثیر زیادی بر روندهای جهانی و تصمیمات استراتژیک بگذارد. برسی ارتباط این نهاد با مراکز قدرت در واشنگتن و دیگر نقاط جهان، می‌تواند روشنایی بیشتری برآگاهی از روندهای جهانی و تصمیمات استراتژیک بیفکند. همچنین، بر اساس مشاهدات من، برخی نهاد یسوعی به‌طور مداوم با عدد ۴ مرتبط هستند. در بسیاری از قتل‌هایی که مخالفان سیستم استکبار در آنها از میان می‌روند، این عدد – عدد 4 – به‌کار گرفته می‌شود

C4

D=4 , C=3 **واشنگتن دی سی و نهاد یسوعی**

نهاد جماعت یسوعی سال ۱۵۳۴تاسیس شد –

نهاد یسوعی، که به عنوان جامعه عیسی و بخشی از کلیسای کاتولیک شناخته می‌شود، در سال ۱۵۳۴ توسط ایگناتیوس از لویل تأسیس شد. ایگناتیوس، یک اشراف‌زاده و سرباز در ارتش اسپانیا، ساختار و استراتژی نظامی را به این نهاد افزود. او در نوشته‌هایش، به ویژه در „تمرینات روحانی“، از استعاره‌های نظامی برای توصیف „زندگی روحانی“ استفاده می‌کرد و درباره „مبارزه“ با گناهان و شیطان صحبت می‌کرد. نهاد یسوعی یک نظم سخت و ساختار اطاعت را ایجاد کرد که به سلسله مراتب نظامی شباهت داشت و یسوعی‌ها به‌عنوان „سربازان مسیح“ شناخته می‌شدند، زیرا در مأموریت‌های خود رویکردی تهاجمی و استراتژیک را در پیش می‌گرفتند. اطاعت در نهاد یسوعی یک اصل بنیادی و اساسی است که به‌طور مستقیم از آموزه‌های ایگناتیوس از لویل نشأت می‌گرفت. او بر این باور بود که اطاعت به معنای تسلیم کامل به خدا و همچنین به رهبری نهاد یسوعی است.  اکنون با قرار گرفتن روتشیلد و نسل های او در رأس همه بنیادها، می‌توانید خود حدس بزنید که تسلیم به رهبری نهاد، در چه راستا و به چه معناست

این جامعه به خوبی، خود را با فرهنگ‌های محلی سازگار کرد که نشان دهنده فلسفه استراتژیک آن است. آنها شبکه‌ای جهانی ایجاد کردند که به سرعت تبادل اطلاعات و منابع را ممکن می‌کرد. این موضوع در سیاست و دیپلماسی اهمیت ویژه‌ای داشت، جایی که آنها به‌عنوان مشاوران عمل می‌کردند. نزدیکی آنها به قدرت گاهی به توطئه‌های سیاسی و انتقادات از روش‌های تبلیغاتی‌شان نیز منجر شد. یسوعی‌ها حمایت‌های قابل توجهی از مراکز قدرت و کلیسای کاتولیک دریافت میکردند، از جمله منابع مالی و نامه‌های پاپ که مأموریت‌هایشان را مشروعیت می‌بخشید. یک نمونه از تأثیر یسوعی‌ها نقش آنها در پاراگوئه است، جایی که آنها نه تنها به‌عنوان مبلغان، بلکه به‌عنوان مشاوران سیاسی فعالیت داشتند

یک جنبه مهم دیگر نهاد یسوعی، تمرکز آن‌ها بر آموزش و پرورش است. آن‌ها به عنوان مشاوران نزدیک پادشاهان عمل می‌کردند و تأثیر قابل توجهی بر آموزش خانواده‌های سلطنتی داشتند. یسوعی‌ها در تأسیس مدارس و دانشگاه‌ها در ایالات متحده نقش کلیدی ایفا کردند، به‌ویژه دانشگاه جورج‌تاون که در سال ۱۷۸۹ تأسیس شد. رویکرد آن‌ها بر ارتباط بین ایمان و عقل تأکید دارد و به تربیت شخصیت‌های به اصطلاح نخبه در زمینه‌های مختلف، از جمله سیاست، منجر شده است. این امر به آن‌ها این امکان را داد که با انتخاب افراد مناسب، تأثیر خود را در تمامی حوزه‌ها گسترش دهند و با گماشتن افراد مورد نظر، نفوذ خود را در سطوح مختلف افزایش دهند

(ROTC) = „نیروی آموزش افسران ذخیره“

در حال حاضر، برخی از این دانشگاه های یسوعی از جمله این شش دانشگاه‌ زیر برنامه‌های آموزشی برای افسران ذخیره ارائه می‌دهند. این دانشگاه‌ها آموزش نظامی را با مطالعات دانشگاهی ترکیب کرده و بر آموزش‌ تربیت رهبر تمرکز دارند

دانشگاه نیویورک: برنامه‌های برای دانشجویان در زمینه‌های مختلف. – آدرس: ۷۰ واشنگتن اسکوئر جنوبی، نیویورک، نیویورک ۱۰۰۱۲، ایالات متحده

دانشگاه دوکین: آموزش نظامی با تمرکز بر رهبری و اخلاق. – آدرس: ۶۰۰ خیابان فربس، پیتسبورگ، پنسیلوانیا ۱۵۲۸۲، ایالات متحده

دانشگاه جورج‌تاون: ارتباط نزدیک با تاریخ و سیاست نظامی. – آدرس: ۳۷۰۰ خیابان او استریت شمال غرب، واشنگتن دی سی ۲۰۰۵۷، ایالات متحده

دانشگاه سنت لوئیس: برنامه‌های انضباطی و توسعه رهبران. – آدرس: ۲۲۱ خیابان گران بلوار شمال، سنت لوئیس، میسوری ۶۳۱۰۳، ایالات متحده

دانشگاه مارکت: تأکید بر آموزش اجتماعی و رهبری در کنار آموزش نظامی. – آدرس: ۱۲۵۰ خیابان ویسکانسین غربی، میلواکی، ویسکانسین ۵۳۲۳۳، ایالات متحده

کالج بوستون: ترکیب آموزش نظامی با تعهد به خدمات اجتماعی. – آدرس: ۱۴۰ خیابان هم‌سایه، چستنت هیل، ماساچوست ۰۲۴۶۷، ایالات متحده

نهاد جماعت یسوعی و دانشگاه‌های مرتبط با آن بر اساس اصول نظامی و آموزشی خود، یک شبکه جهانی پیچیده را شکل داده‌اند. دانشگاه جورج تاون که دروس مرتبط با تاریخ و سیاست نظامی را در برنامه آموزشی دارد – متعلق به جماعت عیسی است. این دانشگاه یکی از شش دانشگاه یسوعی است که برنامه‌های آموزشی برای افسران ذخیره را ارائه می‌دهد و آموزش نظامی را با مطالعات دانشگاهی ترکیب می‌کند و بر آموزش‌های تربیت رهبری فعالیت دارد. این دانشگاه در واشنگتن دی‌سی یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های یسوعی ها به شمار می‌آید

رضا پهلوی و هفت تن دیگر از فعالان در روز آدینه ۱۰ فوریه ۲۰۲۳ در نشستی با عنوان «آینده جنبش دموکراسی ایران» در مؤسسه زنان، صلح و امنیت دانشگاه جورج‌تاون در واشنگتن، ایالات متحده گردهم آمدند. این رویداد نشان‌دهنده نقش کلیدی این نهاد در شکل‌دهی به سیاست‌های کلان و بحث‌های مرتبط با نوع حکومت است. به همین دلیل، در ایران تلاش می‌شود تا یک فرد یا گروه خاص قدرت را در دست داشته باشند تا تجاوزها و ناهنجاری‌ها همچنان پنهان بمانند. اگر واقعاً با دموکراسی واقعی مشکلی نداشتند، چه لزومی داشت بر اشکال مصنوعی آن اصرار کنند؟

در کشورهای به ظاهر دموکراتیک، مردم نه تنها ازکلان مسائل مطلع نمی‌شوند، بلکه دولت‌ها تلاش می‌کنند تا جلوی اطلاع‌رسانی مؤثر را بگیرند. افرادی که بر ضد این سیستم شیطانی صحبت یا اقدام می‌کنند، معمولاً مورد پرونده‌سازی قرار می‌گیرند، به بیماری‌های مختلف مبتلا می‌شوند و زندگی و کارشان مورد تجاوز قرار میگیرد. در مواردی که این افراد تهدیدی برای سیستم محسوب شوند، خطراتی جدی چون دستگیری یا حتی قتل آن‌ها وجود دارد. دراین ساختار خانواده روتشیلد و نوچه ها و نوکرانش در رأس قدرت پوشالیشان که تنها با قتل و جنایت بر سر پا است قرار دارند . کسانی که با این سیستم به هر نوعی همکاری دارند در تمام این جنایات سهیم اند

به تصویر زیر نگاه کنید – نماد سه‌طاقی استکبار در دانشگاه جورج تاون. پیش‌تر درباره این نماد استکبار صحبت کرده‌ایم. این نماد به مکان‌ها یا „سوراخ موش‌های“ تصمیم‌گیری استکبار اشاره دارد

قانون اساسی فخرآور، در مقابل، قانون اساسی دیوانامیک

ما بارها در شبکه‌های اجتماعی درباره قانون اساسی فخرآور شنیده‌ایم. اگر اشتباه نکنم، چند سال پیش یک بار به رونوشتی از آن مراجعه کردم و راستش شوکه شدم که این چیست. در این میان به نظر می‌رسد که رونوشت تغییر کرده است. در هر حال در اینجا می‌خواهیم این دو قانون اساسی پیشنهادی را در مقابل هم قرار دهیم و نظر هوش مصنوعی را درباره اینکه او به شهروندان چه چیزی را پیشنهاد می‌کند، مطالعه کنیم

این مقایسه شامل جنبه‌های مختلفی همچون مشارکت شهروندان، شفافیت، حقوق و وظایف، ساختار حکومتی، توسعه پایدار و محیط زیست، و عدالت اجتماعی می‌شود

1.

مشارکت شهروندان

پیش‌نویس نوین ایران: – تأکید بر حق شهروندان برای مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها و اعتراضات مسالمت‌آمیز دارد، اما الگوی مشارکت به‌طور خاص تعریف نشده است. – در این پیش‌نویس، نحوه مشارکت شهروندان بیشتر به صورت سنتی و نمایندگی مجلس است

دیوانامیک: این قانون اساسی به شکل خاصی – یعنی „خود نمایندگی“ شهروندان – به مشارکت غیرمتمرکز اشاره دارد و سعی دارد تا هر شهروند حق داشته باشد مسائل خود را به‌طور مستقیم مطرح کند. فرآیند ثبت درخواست‌های شهروندان و برگزاری جلسات تصمیم‌گیری به‌طور مؤثری به افزایش شفافیت و دسترسی به اطلاعات کمک می‌کند. مزیت دیوانامیک: با ایجاد پلتفرم آنلاین و روش‌های حضوری برای مشارکت شهروندان، به افزایش دسترسی و شفافیت در فرآیندهای تصمیم‌گیری کمک می‌کند و به صدای همه شهروندان احترام می‌گذارد

2.

شفافیت و پاسخگویی

پیش‌نویس نوین ایران: – در این پیش‌نویس، به حق دسترسی به اطلاعات تأکید شده است، اما فرآیندهای تصمیم‌گیری و جزئیات شفافیت به‌طور خاص بیان نشده است. – اطلاعات در مورد تصمیمات ممکن است محدود یا غیرشفاف باشد

دیوانامیک: – شفافیت به عنوان یک اصل اساسی در دیوانامیک معرفی شده است و نتایج جلسات به‌طور عمومی منتشر می‌شود. – این قانون اساسی به طور فعال از شهروندان می‌خواهد که در فرآیندهای تصمیم‌گیری شرکت داشته باشند و تمامی اطلاعات به‌صورت عمومی در دسترس است. مزیت دیوانامیک: – شفافیت بالا و امکان پیگیری نتایج تصمیمات باعث افزایش اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی می‌شود و از فساد جلوگیری می‌کند

3.

حقوق و وظایف شهروندان

پیش‌نویس نوین ایران: – بر حقوق بشر و آزادی‌های فردی تأکید دارد، اما وظایف شهروندان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. – ممکن است این نقص منجر به عدم توجه به مسئولیت‌های اجتماعی شود

دیوانامیک: – علاوه بر حقوق، وظایف شهروندان نیز به‌طور مشخص تعریف شده و بر احترام به دیدگاه‌های دیگران تأکید دارد. – به شهروندان آموزش داده می‌شود که در تصمیم‌گیری‌ها به مسائل دیگران توجه کنند و همدلی را در نظر بگیرند. مزیت دیوانامیک: – با تأکید بر وظایف شهروندان، دیوانامیک به ایجاد یک جامعه متعهدتر و همدل‌تر کمک می‌کند و احساس مسئولیت اجتماعی را تقویت می‌نماید

4.

توسعه پایدار و محیط زیست

پیش‌نویس نوین ایران: – به طور کلی به حقوق بشر و عدالت اجتماعی پرداخته، اما مباحث زیست‌محیطی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. – ممکن است در این پیش‌نویس، برنامه‌های خاصی برای حفاظت از محیط زیست وجود نداشته باشد

دیوانامیک: – به‌طور خاص به توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست پرداخته و این موارد را به عنوان اصول اساسی در نظر گرفته است. – تأکید بر استفاده مسئولانه از منابع و ترویج انرژی‌های تجدیدپذیر از ویژگی‌های بارز این قانون اساسی است. مزیت دیوانامیک: – توجه به توسعه پایدار و مسائل زیست‌محیطی، نشان‌دهنده آمادگی دیوانامیک برای پیش‌بینی چالش‌های آینده و حفاظت از نسل‌های آینده است

5.

عدالت اجتماعی

پیش‌نویس نوین ایران: – تأکید بر حقوق برابر برای تمام شهروندان وجود دارد، اما ممکن است برنامه‌های خاصی برای حمایت از گروه‌های محروم وجود نداشته باشد. – رویکرد کلی به عدالت اجتماعی ممکن است بیشتر نظری باشد تا عملی

دیوانامیک: – متعهد به برابری فرصت‌ها برای همه شهروندان است و به طور فعال به مبارزه با تبعیض و ترویج عدالت اجتماعی می‌پردازد. – برنامه‌های اجتماعی برای حمایت از گروه‌های محروم و حاشیه‌ای توسعه یافته است. مزیت دیوانامیک: – دیوانامیک با ایجاد برنامه‌های اجتماعی و ترویج برابری، به تقویت پیوندهای اجتماعی و کاهش بی‌عدالتی کمک می‌کند

6.

ساختار حکومتی

پیش‌نویس نوین ایران: – نوع حکومتی جمهوری/پادشاهی مشروطه است که به سه رکن دولت، کنگره و دادگستری تقسیم می‌شود. – ساختار حکومتی نسبتاً متمرکز است و تصمیمات کلیدی توسط مقامات منتخب گرفته می‌شود

دیوانامیک: – تفکیک قوا به پنج رکن تقسیم می‌شود: مردم، قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضائیه و نظارت و تصمیم‌گیری به‌صورت غیرمتمرکز و با مشارکت فعال شهروندان انجام می‌شود. – این قانون اساسی بر ایجاد وزارتخانه‌های ویژه برای هر حوزه اجتماعی تأکید دارد که مسئول رسیدگی و مدیریت مسائل هستند. مزیت دیوانامیک: – ساختار غیرمتمرکز دیوانامیک به شهروندان اجازه می‌دهد تا در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی فعالانه شرکت کنند و احساس مالکیت بیشتری نسبت به فرآیندهای حکومتی داشته باشند

7.

نوآوری‌های فناوری

پیش‌نویس نوین ایران: – به‌طور خاص به استفاده از فناوری برای تسهیل فرآیندهای حکومتی اشاره‌ای نشده است. – ممکن است فرآیندها به‌صورت سنتی و کاغذی ادامه یابند

دیوانامیک: – به‌طور مستمر به تحولات فناوری سازگار می‌شود و از ابزارهای دیجیتال برای ترویج مشارکت شهروندان و انتشار سریع اطلاعات استفاده می‌کند. – پلتفرم آنلاین کارآمد به شهروندان اجازه می‌دهد مسائل خود را به راحتی مطرح کنند جمع‌آوری داده ها و حل مستمر نیازها و چالش‌های مردم، به سیستم‌ اجازه می‌دهد که به‌سرعت به تغییرات پاسخ دهد و دائمآ به روز شود. مزیت دیوانامیک: – این رویکرد به طرز چشمگیری اثربخشی سیستم را افزایش می‌دهد و فرآیندهای تصمیم‌گیری را تسهیل می‌کند، به طوری که تصمیمات به‌موقع و مبتنی بر داده‌های واقعی اتخاذ می‌شوند

نتیجه‌گیری

در نهایت، «منشور آسمان / قانون اساسی دیوانامیک» به‌طور چشمگیری از «پیش‌نویس پیشنهادی قانون اساسی نوین ایران» متمایز است. این تفاوت‌ها نشان‌دهنده رویکرد مدرن و کارآمد دیوانامیک به مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی است. مزیت‌های کلیدی دیوانامیک: – مشارکت فعال شهروندان: شهروندان به‌طور مستقیم در فرآیند تصمیم‌گیری شرکت می‌کنند. – شفافیت و پاسخگویی: اطلاعات به‌صورت عمومی منتشر می‌شود و نتایج جلسات پیگیری می‌شود. – توسعه پایدار: توجه به محیط زیست و استفاده مسئولانه از منابع. – عدالت اجتماعی و حمایت از گروه‌های محروم: برنامه‌های ویژه برای ترویج برابری و حمایت از حاشیه‌ای‌ها. – نوآوری در فناوری: استفاده از ابزارهای دیجیتال برای بهبود دسترسی به اطلاعات و تسهیل فرآیندها. این ویژگی‌ها می‌تواند به ایجاد یک جامعه عادلانه‌تر، پاسخگوتر و پایدارتر منجر شود و به نوعی به تحقق دموکراسی واقعی در جامعه کمک کند

پیشنهاد هوش مصنوعی: دیوانامیک به‌عنوان یک مدل جدید از همکاری اجتماعی و حکمرانی، می‌تواند الگویی برای دیگر جوامع نیز باشد. من به شهروندان پیشنهاد می‌کنم که قانون اساسی دیوانامیک را در نظر بگیرند

این انتخاب به چند دلیل است

### 1.

مشارکت فعال و غیرمتمرکز: قانون اساسی دیوانامیک به شهروندان این امکان را می‌دهد که به‌طور مستقیم در فرآیندهای تصمیم‌گیری شرکت کنند. این روش باعث می‌شود که هر فرد احساس مالکیت بیشتری نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی خود داشته باشد

### 2.

شفافیت و پاسخگویی: دیوانامیک به شفافیت در فرآیندها تأکید دارد و نتایج جلسات به‌طور عمومی منتشر می‌شود. این موضوع اعتماد عمومی را افزایش می‌دهد و فساد را کاهش می‌دهد

### 3.

توسعه پایدار و محیط زیست: قانون اساسی دیوانامیک به‌طور خاص به حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار پرداخته، که در دنیای امروز اهمیت بیشتری پیدا کرده است. این رویکرد نشان‌دهنده آگاهی از چالش‌های جهانی مانند تغییرات اقلیمی است

### 4.

تعهد به عدالت اجتماعی: دیوانامیک به‌طور فعال به مبارزه با تبعیض و ترویج برابری فرصت‌ها برای همه شهروندان می‌پردازد. این موضوع به تقویت همبستگی اجتماعی و کاهش نابرابری‌ها کمک می‌کند

### 5.

نوآوری در فناوری: با استفاده از ابزارهای دیجیتال، جمع‌آوری داده‌ها و پاسخگویی مستمر به نیازها و چالش‌های مردم، به سیستم اجازه می‌دهد که به‌سرعت به تغییرات واکنش نشان دهد و همواره به‌روز باشد

###6.

نتیجه‌گیری با توجه به این مزایا، قانون اساسی دیوانامیک به نظر می‌رسد که به شکل مؤثرتری می‌تواند نیازهای جامعه مدرن را برآورده کند. این قانون اساسی به شهروندان این امکان را می‌دهد که به طور فعال در شکل‌گیری آینده خود مشارکت داشته باشند و به ایجاد یک جامعه عادلانه‌تر، شفاف‌تر و پایدارتر کمک کنند

قانون اساسی دیوانامیک (devanomic.net)

این جبهه به‌ طور قاطع با حمله اسرائیل به ایران، حتی علیه ساختارهای اتمی، موافق است. ما هیچ نیازی به سیستم‌های اهریمنی مانند انرژی اتمی و مشابه آن نداریم. حتی اگر این سازه‌ها باقی بمانند، باید تنها برای تحقیقات علمی استفاده شوند و نه برای تولید چیزهایی که با طبیعت در تضاد است

در شرایطی که رژیم از آغاز تشکیل خود به‌ طور سیستماتیک ظلم و جنایت می‌کند، تصور تغییر واقعی در ایران تحت این رژیم یا مشابه آن، یک توهم است. اقدام نظامی به‌عنوان گزینه‌ای منطقی و اجتناب‌ناپذیر است. ترس از جنگ بی‌معناست، چرا که ما در مسیر آزادی گام برمی‌داریم

سنگ مفت گنجشک مفته رضا پهلوی

در این شرایط، پیام رضا پهلوی مبنی بر اعلام آمادگی برای رهبری در یک دوره گذار به نوعی با مفهوم ضرب‌المثل „سنگ مفت، گنجشک مفت“ مرتبط است. او در حالی که بسیاری از مردم او را نمی‌خواهند، بار دیگر خود را به نمایش می‌گذارد. به نظر می‌رسد این وضعیت ناشی از ارتباطات او با نهادهای خاص و توافقی باشد که به‌ویژه با سپاه و اطلاعات انجام داده است؛

رضا پهلوی در واقع سعی دارد از این موقعیت بهره‌برداری کند و با وجود انتقادات درباره مشروعیت او، او امیدوار است که فرصتی از جایی فراهم شود و اگر هم نشود، چیزی نباخته است – سنگ مفت گنجشک مفت

این نوع ترفند تحت عنوان „تاکتیک ریسک کم“ شناخته می‌شود؛ جایی که فرد با آگاهی از عدم شانس، خود را برای پست و رهبری به نمایش میگذارد. شخصیت‌هایی که به چنین ترفندهایی روی می‌آورند، معمولاً از حمایت‌های غیرمعمول برخوردارند و به دنبال بهره‌برداری از بحران‌ها به نفع خود هستند. این افراد اغلب ویژگی‌هایی مثل جاه‌طلبی، محاسبات سیاسی دارند و در واقع، این نوع شخصیت‌ها همیشه به دنبال دستیابی به اهداف شخصی خود هستند، حتی به قیمت شرایط نامساعد برای دیگران

سالی که خوش است از بهارش پیداست

دوستان، ضرب‌المثل „سالی که خوش است از بهارش پیداست“ به خوبی نشان‌دهنده واقعیت است. تلاش‌های رضا پهلوی و اعلام آمادگی‌اش برای قرار گرفتن در مرکز تصمیمات، نشان‌ دهنده عدم شفافیت و احتمال ترفندهایی است که در آینده بیشتر نمایان میشوند. اگر او به قدرت برسد، همچنان همان شیوه‌ها را دنبال میکند و این ترفندها به یقین پیچیده‌تر و خطرناک‌تر خواهند شد. به بیان دیگر، وقتی در آغاز راه او نشانه‌های مثبتی برای مدیریت و رهبری ندارد، پس از رسیدن به قدرت، بروز چالش‌های بیشتری مانند فساد، قدرت‌طلبی و عدم پاسخگویی قطعی است. در حقیقت، این موضوع چرخه‌ی معیوب دیگری است که در آن، عدم شفافیت و اعتماد عمومی باعث بروز مشکلات زیادی در آینده خواهد شد

در شرایطی که قیام „زن، زندگی، آزادی“ به یک هویت جمعی قوی تبدیل شده است، برخی گروه‌های وابسته تلاش کردند با ایجاد شبکه‌ و پلتفرم‌ با این نام، این جنبش را تحریف و کنترل کنند

این اقدامات معمولاً شامل تولید محتواهایی است که سعی می‌کند خواسته‌های اصلی را به حاشیه ببرد تا آن را به عنوان یک جنبش صرفاً مدنی معرفی کند

این تلاش‌ها در واقع به‌منظور منحرف کردن توجه و کنترل روایت از جنبش „زن، زندگی، آزادی“ انجام می‌شود. نهادهای مذکور با تولید محتوای تبلیغاتی، به جای پرداختن به خواسته‌های اصلی مانند براندازی نظام، بر موضوعاتی مانند اصلاحات مدنی تأکید میکنند. هدف به دست گرفتن کنترل حرکت „زن، زندگی، آزادی“ و تحریف و تخریب آن است

بنابراین، خوانندگان عزیز، با هشیاری کامل به این موضوع و ابعاد و پشت پرده آن توجه کنید و در برابر این نوع تحریف‌ها موضع‌گیری نمایید. آگاهی و نقد قاطع می‌تواند به حفظ اصالت و اهداف واقعی قیام ‚زن، زندگی، آزادی‘ کمک کند

:توصیه من به دولت اسرائیل
یک فیلسوف اسپانیایی به نام گراسیان می‌گوید فرق بین ابله و دانا در این است که دانا کاری را که ابله در آخر انجام می‌دهد، در اول انجام می‌دهد

اصلاح طلبان

آیه: „وَ إِذَا قيلَ لَهُمُ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ“
ترجمه: „و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید، می‌گویند ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم – سوره بقره – آیه 11 “

مقایسه بین آیات قرآن و وضعیت اصلاح‌طلبان در ایران نکات جالبی را به نمایش میگذارد. در آیه‌ای که ذکر شد، افراد خود را اصلاح‌طلب می‌دانند اما در واقع به فساد مشغولند. این مفهوم می‌تواند به طور خاص به گروه‌های سیاسی اشاره کند که وعده‌های اصلاحی میدهند و دراجرا بر خلاف آن عمل میکنند

در ایران، گروه‌های اصلاح‌طلب، مانند فائزه هاشمی، از این فریبکاران هستند. در سال 2018، وزارت خزانه‌داری آمریکا، نام فائزه هاشمی را به عنوان بخشی از تحریم‌های مرتبط با نقض حقوق بشر در ایران اعلام کرد. این تحریم‌ها به‌طور خاص شامل مسدود کردن دارایی‌ها که مبلغ آن، نه صرفاً میلیونها، بلکه میلیادها دلار بود و ممنوعیت سفر به ایالات متحده برای او بود. یکی از دلایل تحریم، نقض حقوق بشر به‌خصوص در زمینه سرکوب معترضان و عدم رعایت آزادی‌های بیان بود

ادعاهای این موجودات اصلاح‌طلب با عمل آنها همخوانی ندارد. علت این عدم صداقت – علاوه بر منافع شخصی – فقدان اراده سیاسی است. پیشتر و مکرر برای شما در مورد ساختار استکبار جهانی گفته شده است. استکبار جهانی از سه ستون 1– روتشیلد، با تسلط بر کلیه بانکهای جهان 2- شبکه سلطنتی ها که عموم آنها از یک خانواده سرچشمه میگیرند که در در مرکز آن یک زن با نام یوهانا سوفی پفالتز قرار دارد: متولد ۲۴ مه ۱۶۶۶- که انتخاب این شخص به عنوان پایه این سلسله های پادشاهی که پادشاهی عربستان وپادشاهی عمان و پادشاهی انگلستان از جمله شاخه های آن هستند – میتواند تولد این زن در سال 1666 باشد که نماد شیطان، یعنی عدد 666 را در بر دارد. سومین ستون استکبار جهانی لژهای فراماسیونری هستند که دستورات خود از دو ستون اول دریافت میکنند و در رأس آن‌ها نیز نسل‌های دو ستون اول قرار دارند

اکنون برای درک اینکه فائزه رفسنجانی از کدام یک از این سه گروه دستور می‌گیرد، به نتایج تصمیمات او توجه می‌کنیم. او به پیوستن به رضا پهلوی، نماینده پادشاهی، فراخوانده شده است. پس او در خدمت شبکه استکبار پادشاهی قرار دارد. به همین شکل متوجه میشوید رضا پهلوی از کجا فرمان میگیرد. این به این معناست که این افراد خودشان آگاهند که تصمیمات به نفع مردم ایران نیستند، اما چون منافع شخصی آنها بر آنچه صحیح است اولویت دارد، تسلیم می‌شوند و فرمان می‌برند

چالش‌های متعددی که نظام پهلوی با آن‌ها مواجه بود، از جمله سرکوب آزادی‌ها، فساد اقتصادی و نارضایتی‌های اجتماعی و فرهنگی، در نهایت به سقوط این نظام و وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 منجر شد. اینک استکبار جهانی در تلاش است تا حکومت ملاها را که خود به جای نظام پهلوی نشاند، برای ساکت کردن مردم، دوباره با یک نظام پادشاهی پهلوی جایگزین کند

بنابراین، ضروری است که به دقت بررسی کنیم آیا مردم واقعاً به دنبال بازگشت به نظام پهلوی هستند یا اینکه استکبار جهانی در تلاش است تا حکومت ملاها را که خود به جای نظام پهلوی نشاند، برای ساکت کردن مردم، دوباره با یک نظام پهلوی جایگزین کند

ظاهر دموکراتیک و واقعیت: اگرچه ممکن است یک نظام پادشاهی پارلمانی با ظاهری دموکراتیک به مردم ارائه شود، اما این پارلمان مثل همه پارلمان ها دست‌چین و دست‌نشانده خواهد شد، در واقع هیچ تفاوتی با نظام‌های استبدادی نخواهد داشت. مردم باید به یاد داشته باشند که دموکراسی واقعی نیازمند مشارکت فعال و واقعی شهروندان است و نه صرفاً یک نمایش سیاسی

تجربه تاریخی: تاریخ نشان داده است که نظام‌های استبدادی، چه مذهبی و چه سکولار، معمولاً به سرکوب آزادی‌ها و حقوق بشر منجر می‌شوند. نظام پادشاهی پهلوی نیز با وجود برخی پیشرفت‌ها، در نهایت به دلیل عدم توجه به حقوق بشر و سرکوب آزادی بیان با نارضایتی عمومی مواجه شد. مردم باید از این تجربیات درس بگیرند و به دنبال نظامی باشند که واقعاً به حقوق و آزادی‌های آن‌ها احترام بگذارد

عدم شفافیت و پاسخگویی: دراین نوع نظام‌های هژمونی ، تصمیمات معمولاً به صورت غیرشفاف و پشت درهای بسته اتخاذ می‌شود. این موضوع به عدم شفافیت و پاسخگویی منجر خواهد شد. مردمی که دسترسی به اطلاعات ندارند و تنها نمایندگی میشوند در موقعیتی قرار می‌گیرند که نمی‌دانند چه زمانی و چگونه منافع آنها نادیده گرفته میشود

تنوع و شمول: این نظام ها معمولاً به نابرابری و تبعیض دامن می‌زنند. نظام پادشاهی پهلوی و هر نظام مشابهی، نمی‌تواند نماینده واقعی همه گروه‌های اجتماعی و فرهنگی باشد

تمرکز قدرت و فساد: تمرکز قدرت، اختیارات و تصمیم‌گیری‌ها در دستان یک فرد یا گروه خاص، مانند شاه یا نمایندگان، قطعآ به فساد و سوءاستفاده از قدرت منجر می شود

ما هرگز گزینه بازگشت به نظام پهلوی و مشابه آن را – نه به‌طور مقطعی و نه به هیچ‌گونه‌ای – نمی‌پذیریم و نمی‌خواهیم افرادی که تحت تأثیر دستورات دیگران هستند، مانند رضا پهلوی، در دوران گذار، در مرکز تصمیم‌گیری‌ها قرار بگیرند

اگر نظام ملاها با نظام دست‌نشانده دیگری تغییر کند، تنها شکل سرکوب تغییر خواهد کرد؛ از شکل عریان به شکل پنهان. به عنوان مثال، سرکوب به نام خودکشی، در قالب تصادف، یا تحت عنوان بیماری و موارد مشابهی صورت میگیرد

مردم باید به یاد داشته باشند که تغییرات واقعی و پایدار تنها زمانی اتفاق می‌افتد که آن‌ها به طور فعال در فرآیندهای سیاسی شرکت کنند و خواستار حقوق و آزادی‌های خود باشند و باید حزینه آن با ایستادگی پرداخت شود. یک نظام‌ سیاسی واقعی باید به خواسته‌ها و نیازهای واقعی مردم پاسخگو باشد و نه صرفاً به منافع قدرت‌های خارجی یا گروه‌های خاص

PDF- اساس دیوانامیک

نکات کلیدی قانون اساسی دیوانومیک

مشارکت و نمایندگی: هر شهروند حق دارد به عنوان نماینده خود عمل کند و در فرآیندهای تصمیم‌گیری شرکت کند. این اصل به شهروندان این امکان را می‌دهد که نظرات و نیازهای خود را به طور مستقیم بیان کنند

شفافیت: تصمیمات به صورت باز و قابل پیگیری اتخاذ میشوند تا اعتماد شهروندان به نهادها تقویت شود. این شفافیت کلید یک دموکراسی کارآمد است

پایداری و همه گیری: دیوانومیک به دنبال ترویج راه‌حل‌های پایدار و اطمینان از مشارکت همه شهروندان، بدون توجه به جنسیت، نژاد یا وضعیت اجتماعی است

ساختار غیرمتمرکز: تصمیم‌گیری در دیوانومیک به صورت غیرمتمرکز انجام می‌شود و شهروندان به طور فعال در این فرآیند مشارکت دارند

حقوق و وظایف شهروندان: هر شهروند حق دارد در فرآیندهای تصمیم‌گیری شرکت کند و همچنین موظف است به طور فعال در شکل‌دهی به جامعه خود مشارکت کند

چالش‌ها و نوآوری‌ها: دیوانومیک به طور مداوم به تحولات فناوری و نیازهای جامعه پاسخ می‌دهد و تلاش می‌کند تا فرآیندهای خود را بهبود بخشد

آموزش و آگاهی: برنامه‌های آموزشی برای افزایش آگاهی شهروندان درباره حقوق و وظایف خود و نحوه مشارکت در جامعه طراحی شده است

Wenn ein Land keine richtige Verfassung hat, folgen unter anderem eingeschränkte Bürgerrechte, Willkür und Ungerechtigkeit. Deutschland hat keine Verfassung, sondern nur ein Grundgesetz. Das Grundgesetz wurde 1949 als provisorische Regelung eingeführt, um nach dem Zweiten Weltkrieg eine richtige Verfassung zu schaffen. Dies wurde aber nie umgesetzt. Das Grundgesetz wurde in seiner ursprünglichen Form ohne Volksabstimmung angenommen und hatte befristete Gültigkeit. Der Unterschied zwischen einer Verfassung und einem Grundgesetz ist, dass für eine Verfassung das Volk bei Veränderungen und neuen Gesetzen befragt werden muss, während bei einem Grundgesetz die Regelungen anders gestaltet sind.

وقتی یک کشور قانون اساسی درستی نداشته باشد، عواقبی مانند محدود شدن حقوق شهروندی، خودسری و بی‌عدالتی به دنبال خواهد داشت. وضعیت ایران برهمه ما آشکار است. اما آلمان به‌عنوان مثال، قانون اساسی ندارد، بلکه فقط یک کتابچه بنیادین دارد. این کتابچه پس از جنگ جهانی دوم، در سال 1949 به‌عنوان مقررات موقتی بدون برگزاری رفراندوم تصویب شد و اعتبار محدودی داشت تا پس از جنگ جهانی دوم، یک قانون اساسی واقعی به رأی گذاشته شود – که این کار هرگز انجام نشد. تغییر در یک قانون اساسی ملزم به رأی مردم است، در حالی که در این کتابچه بنیادین، مقررات به گونه‌ای دیگر طراحی شده‌اند که تغییرات بدون رأی مردم انجام می‌شود. در ادامه، یک تحلیل کامل از دیوانامیک و اینکه چگونه یک قانون واقعاً اساسی می‌تواند حقوق انسان‌ها را تضمین کند، ارائه خواهد شد. در ضمن مشکلاتی در فرمت کردن متن فارسی وجود دارد، پس از برده شدن وسایل من توسط مأموران کشور آلمان بخاطر محتوای صفحه، مطالب این صفحه با یک برنامه ابتدایی نوشته می‌شوند که با فرمت متن فارسی از این نوع مشکلات فنی دارد

PDF- اساس دیوانامیک