Wenn ein Land keine richtige Verfassung hat, folgen unter anderem eingeschränkte Bürgerrechte, Willkür und Ungerechtigkeit. Deutschland hat keine Verfassung, sondern nur ein Grundgesetz. Das Grundgesetz wurde 1949 als provisorische Regelung eingeführt, um nach dem Zweiten Weltkrieg eine richtige Verfassung zu schaffen. Dies wurde aber nie umgesetzt. Das Grundgesetz wurde in seiner ursprünglichen Form ohne Volksabstimmung angenommen und hatte befristete Gültigkeit. Der Unterschied zwischen einer Verfassung und einem Grundgesetz ist, dass für eine Verfassung das Volk bei Veränderungen und neuen Gesetzen befragt werden muss, während bei einem Grundgesetz die Regelungen anders gestaltet sind.
وقتی یک کشور قانون اساسی درستی نداشته باشد، عواقبی مانند محدود شدن حقوق شهروندی، خودسری و بیعدالتی به دنبال خواهد داشت. وضعیت ایران برهمه ما آشکار است. اما آلمان بهعنوان مثال، قانون اساسی ندارد، بلکه فقط یک کتابچه بنیادین دارد. این کتابچه پس از جنگ جهانی دوم، در سال 1949 بهعنوان مقررات موقتی بدون برگزاری رفراندوم تصویب شد و اعتبار محدودی داشت تا پس از جنگ جهانی دوم، یک قانون اساسی واقعی به رأی گذاشته شود – که این کار هرگز انجام نشد. تغییر در یک قانون اساسی ملزم به رأی مردم است، در حالی که در این کتابچه بنیادین، مقررات به گونهای دیگر طراحی شدهاند که تغییرات بدون رأی مردم انجام میشود. در ادامه، یک تحلیل کامل از دیوانامیک و اینکه چگونه یک قانون واقعاً اساسی میتواند حقوق انسانها را تضمین کند، ارائه خواهد شد. در ضمن مشکلاتی در فرمت کردن متن فارسی وجود دارد، پس از برده شدن وسایل من توسط مأموران کشور آلمان بخاطر محتوای صفحه، مطالب این صفحه با یک برنامه ابتدایی نوشته میشوند که با فرمت متن فارسی از این نوع مشکلات فنی دارد